تیداتیدا، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 22 روز سن داره

برای دخترم تیدا

یکسال و یکماهگی گل نازم

تیدای مامان عشق مامان نمیدونی دیدن تلاشات برای اولین قدمها چه سروصدا و هیجانی تو خونه برپا کرده من و بابایی جیغ و هورا و خنده و دیگه نمیدونیم خوشگل خانممون را چه جوری از شدت خوشحالیمون  مطلع کنیم . اینروزا اولین قدمهاتو بر میداری و ما باعشقو لذت آرزو میکنیم همه قدمهاتو با موفقیت برداری . از چند روز مانده به تولدت دو سه قدم دو سه قدم شروع کردی و در طول این یک ماه هر روز بر تعداد قدمهات اضافه شد تا الان که دیگه چهار دست وپا رفتنو افت میدونی وبرعکس چند روز پیش که هنوز سرعت رو توی چهار دست وپا رفتن میدونستی حالا فقط وقتایی که حواست نیست چهار دست وپا میری و تا یادت میافته سریع بلند میشی راه میافتی . جالب اینکه هنوز تعادلتو یاد نگرفته بودی ...
22 مهر 1392

آتلیه یکسالگی

عزیز دل توپولی ملوس مامان ، شاهزاده خانم کوچولوی خونه ما ، دردانه دختر خانواده مامان و بابا ، شیرینتر از قند وعسل ، شما با ناز و ادات و هوش بالات دل همه رو بردی . برای یادگاری از قدو قواره و استایل یکسالگیت بردمت آتلیه . میخواستم قبل از اینکه راه بیفتی ازت عکس چهار دست و پایی بگیرم ولی شما در عرض چند روز بلند شدنو راه رفتنو یاد گرفته بودی طوری که تا میگذاشتیمت زمین فوری بلند میشدی و تیک تیک تیک راه میرفتی اصلا تو دکورها بند نمیشدی با اینکه سخت میشد خندوندت ولی در کل از عکسات راضیم من و مامانی شما رو برده بودیم و چند ساعتی طول کشید تا چندتا دکور و چند دست لباس را عوض کنیم آخرین لباسو که خواستم تنت کنم واقعا خسته و غرغرو شده بودی دیگه دی...
4 مهر 1392
1